خاله سحر دوست داریم
خاله سحر من و فسقلی و بابا علی خیلی خیلی دوست داریم. فسقلی اگه بدونی روز 28 اسفند وقتی خاله سحر فهمید تو اومدی تو دل من چقدر خوشحال شد. اینقدر برات خوشحالی کرد که نگو. کلی قربون صدقت رفت و تو رو بوسید... انگاری تمام دنیا رو به خاله دادن. آخه می دونی تنها کسی که خیلی به من و بابا علی اصرار میکرد و از ما می خواست که تو رو بدنیا بیاریم خاله سحر بودش.... خاله سحر ، فسقلی میگه به بهترین خاله دنیا بگید خیلی خیلی دوستش دارم. بذار بدنیا بیام از سر و کولش بالا میرم و کلی براش خودم و لوس میکنم. فسقلی آخر هفته قبل وقتی خاله اومده بود پیشمون ، فیلمی رو که بابا علی از تو گرفته بود رو به خاله نشون دادیم. صدای قلب خوشکلت رو خاله شنید. ...
نویسنده :
مامانی
13:50