هفته ی سی و پنجم
سلام فرشته ی نازم. خوبی مامانی قربونت بره؟
عزیزکم یک هفته دیگه هم به خیر و خوشی گذشت ، این هفته یکمی مامانی سرماخوردش و متاسفانه بی حالی و کسلی من روی شما بی تاثیر نبودش.
حدودا دو روزی میشد که خیلی کم حرکت شده بودی و من حسابی نگرانت شده بودم. سعی کردم تا میتونم به خودم برسم که زود زود خوب بشم ، خدا رو شکر امروز خیلی حالم بهتر شده و حرکات شما مثل سابق شده و مامانی کلی از تکونات داره لذت میبره.
این هفته آخرین هفته ای هستش که من دارم میرم سرکار، و از هفته ی آینده کار تعطیل میشه و خونمون هم کامل آماده میشه و وقت چیدن وسایل اتاق شما دختر نازمونه.
امیدوارم اتاق نازتم به زودی چیده بشه که دیگه همه چیز برای اومدنت مهیا بشه.
یک خبر جالبی که برات دارم اینه که امروز 24 مهر ماه ، حدود ساعت 6 عصر احساس کردم داری برای اولین بار سکسکه میکنی. خیلی برام جالب بود. توی یک مدت زمان کوتاه چندین بار پشت سرهم سکسکه کردی و شکم مامانی رو تکونای کوچولویی دادی الهی مامانی قربونت بره ، فدات بشم دخترکم.
خیلی دوستت دارم عسلکم.