آیساآیسا، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 18 روز سن داره

آیسا، ماه آسمون زندگی ما

چهار ماهگیت مبارک عزیزم

1390/12/27 12:45
نویسنده : مامانی
492 بازدید
اشتراک گذاری

سلام کوچولوی دوست داشتنی من. الهی فدات بشم مامانی.

چهارماهگیت مبارک نازگلم.حسابی شیرین و دلبر شدی و البته یکمی هم لوس

کلی کار جدید یادگرفتی عزیزم.

اولین و جالبترین کاری که دوست دارم برات بنویسم غلت زدنته. به محض اینکه روی زمین میخوابونیمت، فورا میچرخی و به شکم میشی اما هنوز بلد نیستی خودت به کمر برگردی اونوقته که دادت در میاد و یک جیغ بنفش سر میدی. و گاهی اوقاتم وقتی به شکم میشی شروع میکنی به مکیدن دستت یا پتوت که اونوقت ما مجبور میشیم برگردونیمت و بازم جیغ بنفشی سر میدی که چرا تکونت دادیم.

خلاصه در هر صورت شیطنت میکنی و باید حسابی مراقبت باشم.

دائما در حال مکیدن انگشتات هستی و کسی جرات نمیکنه دستت رو از دهن کوچولوت در بیاره چون بازم جیغ بنفش میکشی.

داری کم کم از خنده های سایلنت دست برمیداری و یکمی قهقهه سر میدی البته در صورتی که حالت خوب باشه.

دائما در حال در آوردن سر و صداهای بانمکی و همش داری با زبون خودت حرف میزنی.

کم خوابیت که دیگه حرف نداره. مقاومت در مقابل خواب همچنان ادامه داره.

دختر نازم ، آیسا خوشکله از کل کارهات عکس و فیلم گرفتم که وقتی بزرگ شدی بفهمی چه شیطونی بودی!!!

توی روروک میشینی (البته هنوز پاهات به زمین نمیرسه) و کلی از سر و صداهای آهنگهای روروکت لذت میبری و خنده سر میدی.

و کلی شیرین کاریهای دیگه بلد شدی. صبح ها که از خواب بلند میشی به محض شنیدن صدای من و بابایی کلی دست و پا میزنی و خنده سر میدی که بیایم سراغت وقتی بغلت میکنیم کلی ذوق میکنی  ولی امان از لحظه ای که بخوایم بازم بخوابونیمت. چشمت روز بد نبینه. حسابی پشیمونمون میکنی که چرا خام شدیم و بغلت کردیم.

قبل از زدن واکسن چهارماهگیت بردیمت دکتر دخترکم. شکر خدا همه چیز عالی بود.

وزن:7200 گرم

قد:65 سانتی متر

دور سر :40.3 سانتی متر

وقتی واکسنت رو زدن داشت قلبم وایمستاد. چقدر صدای جیغت بلند بود مامانی. با انکه داشتم با عروسکت سرگرمت میکردم اما بازم دردت اومد و با صدای بلند گریه کردی.

الهی فدات بشم. امیدوارم همیشه تنت سالم باشه عزیزم.

دوستت دارم خیلی زیاد

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

بابا علی
28 اسفند 90 14:01
سلام به دختر گلم جای یه نکته خالی بود که مامانی نگفت اونم اینه که شما در مقابل تمام شیرین کاری هات خیلی خیلی لوس شدی و ما جرات نداریم هیچ حرکتی بر خلاف میلت انجام بدیم اما با تمام لوس بازی هات شیرین کاری هات هست که همیشه ما رو گول میزنه یه دنیا دوست داریم
هدی
29 اسفند 90 17:24
خوشکل خانوم تولد چهار ماهگیت مبارک

مرسی زندایی جونم.

خاله سحر
4 فروردین 91 11:03
خاله قربونت بره.واقعا شیطون شدیا لوسویه خاله خیلی خیلی میخوامت


منم خیلی خیلی میخوامت خاله، با ذوق زدنهام تو بغلت نشون میدمت مگه نه؟!!
الهام مامان یاسمین زهرا
14 فروردین 91 18:47
چه دخمل نازی خدا حفظش کنه
به ما هم سربزنید خوشحال میشیم

نظر لطفتونه چشم حتما