اولین تجربه روزهای برفی آیسا خانمی
عزیز دلم ، خانم خوشکله مامانی این روزها هوا حسابی حال و هوای زمستونی به خودشون گرفتن و تمام زمین یکدست سپید پوش شده.
همه جا رو یکدست برف پوشونده و حدودا 32 سانتی متری برف باریده. واااای که چقدر تو از دیدن این صحنه خوشحال بودی و از برف بازی کلی لذت بردی و یک خاطره خیلی شیرین توی ذهنت از این روزها ساختی.
وقتی رفتیم که بیرون برف بازی کنی اینقدر هیجان زده شده بودی که اکثر افراد غریبه هم از شنیدن صدای بلند ذوق زده شما به وجد اومده بودن و کلی از شوق تو خوشحال میشدن.
اینقدر برف بازی کردی که دیگه توانی برات نمونده بود. دائم شعر میخوندی که برف میاد برف میاد گوله گوله گوله گوله برف میاد.
تا چند روزی همش هیجان زده بودی و اصلا دلت نمیخواست حتی یک ساعت هم توی خونه بمونی و میخواستی همش بری توی برف و حسابی شیطونی کنی.
آخه اولین تجربه برف زمستونی رو داشتی و کلی از دیدن این صحنه های برفی لذت میبردی.
من و بابایی هم تا تونستیم سعی کردیم با گرفتن عکس و فیلم از هیجان زدگی هات برات خاطراتت رو ثبت کنیم تا در اینده از دیدنشون لذت ببری عزیز دلم.